سیمای آفتاب

به چشمانت بیاموز که هر کس ارزش دیدن ندارد به پاهایت بیاموز که هر راه ارزش رفتن ندارد

سیمای آفتاب

به چشمانت بیاموز که هر کس ارزش دیدن ندارد به پاهایت بیاموز که هر راه ارزش رفتن ندارد

وبلاگی علمی تبلیغی

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

نگو شاگرد، بگو معلم

چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۸، ۰۷:۲۸ ب.ظ

نگو شاگرد، بگو معلم

معتصم عباسی پس از آنکه امام جواد علیه السلام را به شهادت رساند عمر بن الفرج را مامور کرد تا به مدینه برود و معلمی منحرف و معروف به دشمنی با اهل بیت را برای امام هادی علیه السلام پیدا کند. عمر با مشورت والی مدینه، «جنیدی» را که نسبت به علویین دشمنی شدید داشت انتخاب کرده، ماهیانه برایش مبلغی تعیین نمود و تعهد گرفت که شیعیان نباید با این کودک، که کمتر از هشت سال داشت، ارتباط داشته باشند.

پس از مدتی فردی اوضاع تعلیم را از جنیدی می پرسد. او با شکایت جواب می دهد:

آیا در مدینه کسی را سراغ داری که ادیب تر و داناتر از من باشد؟

جنیدی پس از شنیدن پاسخ منفی آن شخص می گوید: «به خدا سوگند جمله ای در ادبیات برای این کودک می گویم و به گمان خود بسیار عالی گفته ام. سپس او درهایی از ادب را برایم می گشاید که از آنها استفاده ها می کنم. مردم گمان می کنند من به او درس می دهم اما به خدا قسم من شاگردی او را می کنم.»

در ملاقاتی دیگر وقتی از جنیدی می پرسند احوال این کودک چطور است؟ می گوید: «دیگر به او کودک نگویید به خدا قسم او بهترین اهل زمین و برترین انسانی است که خداوند آفریده است.... او حافط قرآن است و حتی تأویل و تنزیل آن را می داند».

کار تا آنجا پیش می رود که دشمن سرسخت علویین از دوستان امام و از معتقدان به امامت آن بزرگوار میشود.(1)

شهادت امام هادی علیه السلام

(1):  أعلام الهدایة، ج 12، صص81و82.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۰۷
اهل دل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی