نگاه متقابل نبی گرامی اسلام (ص) به اهل بیت (ع) و نگاه اهل بیت (ع) به نبی گرامی اسلام (ص)
نگاه نبی گرامی اسلام (ص) به اهل بیت (ع) و در مقابل نگاه اهل بیت (ع) به نبی گرامی اسلام (ص)
اهل بیت (ع) نگاهشان به پیامبر (ص) چگونه بوده است و پیامبر (ص) نگاهش
به اهل بیت (ع) چگونه بوده؟
دو محوری که در بین طوائف مختلف مسلمانها از هر دو محور فی الجمله غفلت وجود دارد
و اگر روی این دو محور در جهات مختلف خوب کار بشود، امتیازات ویژه و مهم مذهب تشیع
کاملا روشن می شود.
نگاه اهل بیت (ع) به پیامبر (ص)
گاهی شیعه را متهم می کنند به این که چنان
توجه به اهل بیت (ع) دارد که نبی مکرم اسلام (ص) مورد غفلت واقع می شود. اگر توجه
اهل بیت (ع) به نبی مکرم اسلام (ص) و نگاه آنان (ع) به پیامبر (ص) روشن شود خیلی
از ابهامات و اشکالات دیگران مرتفع می شود.
از خود تسمیه شروع کنیم؛ نگاه اهل بیت (ع) به این نام. ممکن است برای بعضی ها این سوال
ایجاد شود که اهمیت این بحث در چیست؟ اهمیتش را بعدا با یک حاشیه عرض می کنم که
ببینیم بسیار بسیار مهم است.
در نگاه اهل بیت (ع) به نام «محمد» بسیار اهمیت داده شده است. به عنوان
مثال روایتی را مرحوم کلینی (ره) با
سند خوب در فروع کافی، ج6 آورده است: «عن أبی هارون مولى آل جعدة قال: کنت
جلیسا لأبی عبد الله (علیه السلام) بالمدینة (من مدتی همراه امام صادق (علیه
الصلوة و السلام) در مدینه بودم) ففقدنی أیاما (چند روز نرفتم) ثم إنی
جئت إلیه (بعد رفتم خدمتشان) فقال لی: لم أرک منذ أیام یا أبا هارون (چند
روز نیامدی به دیدن ما) فقلت: ولد لی غلام (خدا به من یه بچه ای داده است) فقال:
بارک الله فیه فما سمیته؟ (اسمش را چه گذاشته ای؟) قلت: سمیته محمدا.
قال: فأقبل بخده نحو الأرض و هو یقول: محمد محمد محمد حتى کاد یلصق خده بالأرض
(تا گفتم محمد امام سرشان را آوردند نزدیک زمین، آنقدر نام مبارک پیامبر را تکرار
کردند که من احساس کردم صورت امام دارد به زمین می رسد) ثم قال: (بعد
فرمودند) بنفسی و بولدی و بأهلی و بأبوی و بأهل الأرض کلهم جمیعا الفداء لرسول
الله صلى الله علیه و آله (خودم، بچه هایم، خانواده ام، پدر و مادرم، همه ی
زمینیان فدای رسول گرامی اسلام پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لا تسبه
و لا تضربه و لا تسئ إلیه و اعلم أنه لیس فی الأرض دار فیها اسم محمد، إلا وهی
تقدس کل یوم.» [1]
این در خصوص نگاه اهل بیت (ع) به نام مبارک «محمد».
آن وقت به عنوان یک تحقیق تاریخی مقارنه کنید و ببینید بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) به تاریخ مسلّم شیعه و تسنّن چه کسی حساسیت فوق العاده نسبت به نام پیامبر (ص) داشت؟ به حدی که نه اولادش را به نام پیامبر (ص) نامیده و عجیبتر اینکه بزرگان تسنن می نویسند مرتب ممانعت می کرد از اینکه کسی نام بچهاش را محمد بگذارد. ارسل الی بنی طلعه لیغیر اهلهم اسمائهم (میفرستاد دنبال قبائل که چرا اسم بچه هایتان را محمد میگذارید؟
یا در جایی دیگر داریم: أمر جماعة
بالمدینة بتغییر أسماء أبنائهم المسلمین بمحمد در نقل تاریخی عمده آمده است که
می گفت اسمت چیست؟ میگفت: محمد. میگفت: اسمت را تغییر بده و بگذار «عبدالرحمن».
آن وقت علامهی مجلسی در مرآة العقول، ج 21 یک بحث زیبایی دارد که «چرا بعضی ها با
تسمیه به نام «محمد» مخالفت می کردند؟»
من الآن نمیخواهم تحلیل کنم ولی سوال این است که اینها چه کسانی بودن که اینگونه
نسبت به نامگذاری به نام«محمد» حساسیت داشتند که اسم بچه هایشان نباید محمد باشد؟!
آن وقت جالب اینجاست که خودشان گیج شدند که چگونه این مسئله را تحلیل کنند. قاضی
عیاض میگوید: «ان فعل هذا اعظاما لاسم النبی» (این کار به خاطر تجلیل از
اسم پیامبر است.) ما که نفهمیدیم یعنی چه؟! چون خواستهاند اسم پیامبر را بزرگ نگه
دارند از تسمیه به اسم پیامبر ممانعت کردهاند!!! بزرگ داشتن و زنده نگه داشتن به
این است که به اسم ایشان نامگذاری کنند. جالب این است که در نزد برادران اهل تسنن سنت
موکد است و از خود پیامبر اکرم (ص) نقل میکنند که: «بورک لبیت فیه محمد و مجلس
فیه محمد و رفقة فیها محمد.»
از تسمیه شروع کنید؛ تا برسیم به تحلیلهای زیبایی که امیر المومنین علی (ع) در خطب
نهج البلاغة و حضرت صدیقه طاهره (س) در 2 خطبهاش، مخصوصا خطبهی بستریّه راجع به
شخصیت پیامبر گرامی اسلام (ص) دارند.
نگاه اهل بیت (ع) به شخصیت پیامبر اسلام (ص) را جمع کنید و با هر آنچه از بزرگان سایر مذاهب رسیده است مقایسه کنید. ببینید نگاه آنها به پیامبر (ص) چگونه است و نگاه اهل بیت (ع) چگونه میباشد؟ و آیا این جفا نیست که این مذهب را متهم می کنید که غفلت از نبی مکرم اسلام (ص) دارد؟
نگاه پیامبر (ص) به اهل بیت (ع)
بعد دوم قضیه نگاه پیامبر (ص) به اهل بیت (ع) میباشد. پیامبری که «وما ینطق عن الهوى إن هو إلا
وحی یوحى» نگاهش به اهل بیت (ع) چگونه است؟ یک انسان 9 ماه هر روز صبح بیاید
دستهایش را روی عقبه درب بگذارد و بگوید: « سلام علیکم اهل البیت انما یرید
الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»
آن وقت از برادران اهل سنت و جماعت با کمال
انصاف بپرسیم که کدام یک از این دو بعد را شما رعایت میکنید؟
البته بارها عرض کردهام که طرح مطالب عادی نباید با برانگیختن حساسیت دیگران همراه باشد بلکه باید با برهان و استدلال و ملاطفت باشد. أن إمارة بنی أمیة کانت بالسیف والعسف والجور ، وأن إمامتنا بالرفق والتألف والوقار والتقیة وحسن الخلطة والورع والاجتهاد ، فرغبوا الناس فی دینکم وفی ما أنتم فیه.
تذکر
یک نکته ای را هم به برخی از افراد و قلمها و گفتههایی که گاهی مشاهده میشود که وحدت را نتوانستهاند بفهمند عرض کنیم. اینها نه مقصود حضزت امام (ره) را فهمیدهاند و نه مقصود مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را. امام (ره) ملاکهای وحدت را در حرفهایشان مخصوصا در وصیت نامه ذکر کردهاند. وحدت به معنای وادادگی و تنازل از اصول اعتقادیمان نیست و هر کس بخواهد کوتاهی کند گناه کرده است. تجربه هم نشان داده است که انسان میتواند بدون تنازل و کوتاهی از مبانی اعتقادی خودش با دیگران زیست مسالمت آمیز داشته باشد.
در اعتراض به یکی از آقایان این نکته را گفتم که بیش از بیست سال است که در سفرهای مختلفی که در داخل و خارج از کشور داشتهام با بسیاری از اهل سنت محشور بودهام و ذرهایی هم از اصول اعتقادیمان تنازل نکردم نه حساسیتی تحریک شده، نه دعوایی بوده، نه سروصدایی شده. مبانی اعتقادی و مذهبی خودمان را گفتیم و آنها را درست نقادی کردیم. الآن دشمن بزرگتری داریم که در مقابل آن دشمن نباید حساسیتها تحریک شود؛ اما همه اینها به معنای تنازل از اصول تفکر شیعی نیست. آن وحدتی هم که حضرت امام (ره) در وصیت نامهشان ترسیم میکنند و با حدیث ثقلین به لفظ «و عترتی» شروع میکنند و آن مطالبی که مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در روز غدیر امسال فرمودند ملاک وحدت برای ما میباشد. اینها راه و مسیر را برای آنان که میخواهند در مسیر وحدت قدم بگذارند روشن نموده است.